Web Analytics Made Easy - Statcounter

شلیک 5 گلوگه توسط یک ناجی پیش از رسیدن نیروهای یگان ویژه عامل تکفیری را از نفس انداخت و از قتل عامی بزرگ‌تر در شاهچراغ جلوگیری کرد.

به گزارش برنا؛ حادثه تروریستی حرم مطهر حضرت احمدبن موسی(ع) در غروب چهارشنبه چهارم آبان‌ماه گرچه حادثه‌ای هولناک بود و 15 نفر را به شهادت رساند و چندین نفر را زخمی کرد، اما نکته‌ای که در این میان مطرح است، اینکه چه کسی ضربه اول را به عنصر تکفیری وارد کرد تا از کشتار بزرگ‌تری جلوگیری کند؟!

یک نیروی امنیتی که روز واقعه در حرم حضور داشت، جان در طبق اخلاص گذاشت و حسب وظیفه برای نجات جان هم‌نوعانش سنگ تمام گذاشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقت نماز بود و رفت و آمد به حرم کمتر شده بود، تعداد زیادی در شبستان در صفوف نماز اقامه بسته بودند و تعدادی هم پای ضریح نجوا می‌کردند، صدای اولین شلیک گلوله از درب ورودی به محوطه حرم و زخمی کردن یکی از خدام خبر از یک حادثه خونین می داد.

یکی از خدام با هوشیاری و بدون اینکه مطلع باشد چه خبر شده است درب شبستان را بست و عنصر داعشی از هدف اولیه خود که قتل عام نمازگزاران در صفوف نماز بود باز ماند و سراسیمه به سمت ایوان ورودی به حرم دوید.

در این فاصله یک نیروی امنیتی که از صدای اولین تیراندازی نسبت به رخدادی هولناک هوشیار شده بود به سمت حرم دوید که در این فاصله عامل داعشی تعدادی را زخمی کرده و به شهادت رسانده بود.

از صدای شلیک گلوله و رعب و وحشتی که عنصر ملعون داعشی در حرم ایجاد کرده بود در کنجی از حرم پناه گرفته بودند، همان مکانی که بیشترین تعداد شهدا را به خود دید!

آنجا که دستی ناجی تا رسیدن نیروهای یگان ویژه عامل تکفیری را از نفس انداخت و از قتل عامی بزرگ‌تر جلوگیری کرد.

این نیروی امنیتی می‌گوید: طبق روال هر روز بعد از پایان کار برای زیارت و نماز به حرم رفتم، در حیاط و نزدیک حرم سید میر محمد بودم که صدای شلیک گلوله را شنیدم و با سرعت به سمت ضریح حرکت کردم.

او ادامه می‌دهد: طبق روال مسلح بودم و وقتی به مقابل درب ورودی حرم رسیدم، ضارب را دیدم که در حال رفتن به این سو و آن سو و شلیک گلوله است.

وی می‌افزاید: با او درگیر شدم و پنج گلوله به سمت او شلیک کردم که سه گلوله ۹ میلی‌متری به او برخورد کرد و به داخل حرم بازگشت اما تعادلش را از دست داده بود و نیروهای یگان ویژه سر رسیدند و او را دستگیر کردند.

این نیروی امنیتی با اشاره به اینکه عناصر داعش با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده و اهداف مشخص مکان‌های مورد نظر خود را انتخاب کرده و مورد حمله قرار می‌دهند، گفت: ما اجازه نخواهیم داد که داعش با ایجاد ناامنی به اهداف شوم خود دست یابد.

این نیروی جان بر کف حافظ امنیت با اقدام به‌موقع خود سبب شد چهار خشاب از ۶ خشابی که عامل تکفیری با خود به همراه داشت، بلا استفاده بماند و وی فرصت نکند همه خشاب‌ها را خالی کند.

فردی که معلوم نیست اگر در آن لحظه، دقیقه و ثانیه در حرم حضور نداشت اکنون چه تعدادی از زائران و خدام قربانی تروریست تکفیری داعش می‌شدند.

چند کودک همچون آرتین یتیم می‌شدند و از مهر مادری و محبت پدری محروم! و چند جوان نخبه و نوجوان دانش‌آمرز و آینده‌ساز این مملکت پرمی‌کشیدند.

نیروهای جان بر کف حافظ امنیت، نظام و مردم در بین ما هستند، همان‌هایی که جان‌شان را در طبق اخلاص قرار می‌دهند و برای حفظ مردم‌شان تا آخرین قطره خون جان‌فشانی می‌کنند.

 

 

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: شاهچراغ

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۵۶۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کینه قدیمی

  عابران و اهالی کنجکاو‌ به زنی خیره شده بودند که از پنجره طبقه شش درخواست کمک می‌کرد: «اینجا یه نفر گلوله خورده با پلیس و اورژانس تماس بگیرید بیان برای کمک.»یکی از عابران شماره اورژانس و عابران دیگر، پلیس را گرفتند و آنچه دیده بودند را شرح دادند. این بار سکوت ساختمان با صدای آژیر آمبولانس و ماشین‌های پلیس که از دور به سمت آنجا می‌آمدند، شکسته شد. امدادگران سریع خود را به واحد شماره ۲۸ در طبقه ششم رساندند. واحد ۲۸در انتهای راهرو‌ قرار داشت. مقابل در، کانتری برای منشی شرکت بود و ‌چهار اتاق در دو‌طرف آن‌ قرار داشت. زن جوان امدادگران را به سمت اتاق راهنمایی کرد که کنار آن تابلوی مدیرعامل خودنمایی می‌کرد. مردی روی صندلی نشسته و غرق در خون روی میز افتاده بود. یکی از امدادگران او‌ را بلند کرد؛ گلوله وسط سینه‌‌اش جا خوش کرده بود. بدنش سرد بود و خون زیادی از بدنش رفته بود. دیگر نمی‌شد برای او کاری کرد. عقربه‌های ساعت، ۱۱شب را نشان می‌داد که کارآگاه ناصری با نشان دادن کارتش به سربازی که جلوی در ایستاده بود، وارد ساختمان شد. دکتر زودتر ‌از او‌ رسیده بود و تیم تشخیص هویت در حال بررسی صحنه قتل بودند تا سرنخی برای کشف راز قتل پیدا کنند. کارآگاه دفترچه‌‌اش را بیرون آورد و تحقیقات خود را آغاز کرد. 

۱- دکتر چه گفت‌؟
قتل حدود سه ساعت قبل رخ داده است. گلوله از فاصله نه‌چندان‌دور به سینه مقتول اصابت کرده و‌ باعث خونریزی شدید و مرگ مرد جوان شده است. این‌ نتایج ‌بررسی در صحنه است و باید در پزشکی قانونی کالبدشکافی کنم. راستی تا یادم نرفته، آثار درگیری‌ روی بدن مقتول ندیدم. 

۲- نتیجه بررسی صحنه جرم
آثار ورود به زور روی دردیده نمی‌شود وقاتل به‌راحتی واردخانه شده است. یک پوکه کلت در راهرو مقابل در اتاق محل جنایت پیدا کردیم. مورد مشکوک‌دیگری ندیدیم. 

۳- گزارش افسر کلانتری 
حدود۱۰شب ‌این ‌قتل به کلانتری اعلام شد ومن به‌ عنوان افسرگشت راهی شرکت شدم. منصور«قاتل» شریک مقتول است که به خاطر اختلافی که با او‌ داشته قتل رااجرا کرده بود. بعد هم‌ با پرواز ساعت ۸ و۳۰ دقیقه راهی قطر شده تا ازآنجا به کانادا برود. کارهای اقامتش راانجام داده بود.منصوراحساس می‌کردکامران تو‌حساب کتاب،سرش کلاه گذاشته‌وسرهمین اختلاف داشتند. امروزعصرواردشرکت شده وبعد ازقتل شریکش، دست و پای منشی شرکت را بسته بود و یکراست به فرودگاه امام رفته و با خیال راحت از کشور فرار کرده بود. 

۴- روایت شاهد قتل 
شش سال است که در این شرکت کارمی‌کنم. ساعت کاری شرکت۹صبح تا چهارعصراست. من اگرمدیرعامل در شرکت باشد یا کارها مانده باشد، در شرکت می‌مانم.امروزهم درشرکت بودم که حدود ساعت شش منصور به شرکت آمد.دسته گلی دردست داشت.خوشحال بود ومی‌گفت آمده با کامران خداحافظی کند و همه چیز را تمام کند.حدود یک ساعتی در دفتر بود و ‌بعد صدای دعوای‌شان بلند شد. سعی کردم دخالت نکنم‌. یکدفعه صدای شلیک گلوله‌ای شنیدم. ازترس خشکم زده بود. منصور عصبانی درحالی که اسلحه‌ای در دست داشت و لباسش خونی بود بیرون آمد. اسلحه را به سمت من گرفت و خواست ساکت شوم. دست و پایم را بست وازشرکت بیرون رفت.خیلی تلاش کردم دست و پایم را باز کنم اما فایده نداشت. با دیدن شیشه روی میز خودم را به آن رساندم و آنقدر به میز ضربه زدم که افتاد و شیشه‌‌اش شکست. تکه شیشه‌ای را برداشتم و هر طوری شده طناب را پاره کردم. بعد هم ‌از اهالی کمک خواستم‌که برای کمک آمدند. 

۵- سرگرد دستور بررسی خروج منصور از کشور را صادر کرد. او‌ خیلی خونسرد همراه خانواده‌‌اش وارد سالن‌ و‌ سوار هواپیما شده و ایران را ترک کرده بود. تحقیقات کارآگاه تا صبح طول کشید و برای جمع‌بندی آنچه دیده و شنیده بود، دوباره به شرکت برگشت. نیم ساعتی آنجا قدم زد و همه چیز را بررسی کرد. در ذهنش صحنه قتل کامران را بازسازی کرد و با بازپرس جنایی تماس گرفت و دستور بازداشت منشی شرکت به اتهام قتل را صادر کرد. 

۶- انگیزه قتل چه بود؟
مهین وقتی در اداره آگاهی رو به روی کارآگاه قرار گرفت فهمید راز قتل فاش شده و سناریو‌اش برای فرار از مجازات لو رفته است: «سرگرد، کامران باید می‌مرد. او با زندگی من بازی کرد. شش سال قبل برای کار به اینجا آمدم و بعد از مدتی کامران به من ابراز علاقه کرد. پسر خوشتیپ‌ و پولداری بود و من هم به او علاقه داشتم‌. دو‌سالی از رابطه‌مان می‌گذشت و هربار می‌گفتم به خواستگاری‌ام بیا، بهانه می‌آورد تا این‌که یک روز روی واقعی خودش را نشان داد و گفت از رابطه‌‌اش با من فیلم گرفت و اگر برای ازدواج اصرار کنم‌، آبرویم را می‌برد. تنها راهی که به ذهنم رسید صحبت با منصور بود. آنجا بود که فهمیدم آنها همدست بودند و منصور از من فیلم گرفته بود. آنها فکر می‌کردند با افشای این موضوع از شرکت می‌روم اما ماندم تا نقشه انتقامم را اجرا کنم. دیروز بهترین موقعیت بود تا هم کامران را بکشم و هم منصور را به ‌عنوان قاتل معرفی کنم. نقشه‌ام حساب شده بود اما یک جا اشتباه کرده بودم که همان باعث لو رفتن نقشه‌ام شد.» 

شما خوانندگان‌تپش می‌توانید با اشاره به سه دلیل کارآگاه برای کشف راز این جنایت در مسابقه معمای پلیسی این هفته تپش شرکت کنید. پاسخ‌های خود را همراه نام و نام خانوادگی و شهر محل سکونت به شماره ۳۰۰۰۱۱۱۲۷ ارسال کنید. 

دیگر خبرها

  • بهت پزشکان داوطلب غزه از شدت جراحات در بیمارستان‌ها
  • دستگیری قاتل مست دو زن در عروسی
  • کینه قدیمی
  • اعلام ویژه‌برنامه‌های سالروز شهادت امام صادق(ع )در حرم مطهرحضرت شاهچراغ(ع)
  • ماجرای تلخ عروسی‌هایی که تبدیل به عزا می‌شوند
  • نیروی هوایی ارتش به علت مسائل آموزشی هیچ وقت زمین‌گیر نشد
  • چاپ مجموعه‌داستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
  • حتی با تولد فرزندش هم جبهه را ترک نکرد
  • قتل برادر با شلیک گلوله/ کشف میلیاردها تومان چک خون‌آلود در جیب مقتول
  • شهادت جوان فلسطینی در الخلیل به ضرب گلوله صهیونیست‌ها